به مکه که رفتم، خيال ميکردم ديگر تمام گناهانم پاک شده است، غافل از اينکه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درست هايم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود !
در مکه ديدم خدا چند ساليست که از شهر مکه رفته و انسانها به دور خويش ميگردند !
در مکه ديدم هيچ انساني به فکر فقير دورهگرد نيست، دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خويش را بِزُدايد، غافل از اينکه آن دوره گرد، خود خدا بود !
در مکه ديدم خدا نيست و چقدر بايد دوباره راه طولاني را طي کنم تا به خانه خويش برگردم، در همان نماز ساده خويش تصور خدا را در کمک به مردم جستجو کنم !
آري شاد کردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مکهاي است که خدايي در آن نيست !
☘بازی های کودکی حکمت داشت:...
ما را در سایت ☘بازی های کودکی حکمت داشت: دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mahdihajalipoor بازدید : 199 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1398 ساعت: 12:04